در حالی که بهروزرسانی کافئین گوگل تاثیر مستقیم کمی بر رتبه بندی داشت، زمینه را برای تغییرات گسترده در جستجو و سئو فراهم کرد.
در 10 آگوست 2009، گوگل کافئین را اعلام کرد - که یکی از مهم ترین به روز رسانی ها در تاریخ موتور جستجو خواهد بود.
بهروزرسانی کافئین آنقدر عظیم بود که گوگل ماهها چیزی را که «پیشنمایش توسعهدهنده» مینامید، ارائه کرد. به این معنا که در خطر بسیار زیادی وجود داشت که گوگل در واقع به متخصصان سئو و توسعه دهندگان دسترسی زودهنگام به آن را داد تا بتوانیم هر مشکلی را که پیدا کردیم گزارش کنیم. و در 8 ژوئن 2010، سرانجام عرضه شد.
کافئین یک سیستم نمایه سازی وب جدید بود.این سیستم جدید به گوگل اجازه می دهد تا داده ها را به مراتب کارآمدتر بخزد و ذخیره کند.
در واقع، با حساب خود گوگل، آنها نه تنها توانستند شاخص خود را افزایش دهند، بلکه نتایج بسیار تازه تری ارائه دهند (50 درصد بر اساس برآوردهای خود تازه تر).
اساساً در سیستم نمایه سازی قدیمی خود، صفحات و انواع محتوا بر اساس نیازهای تازه درک شده در دسته بندی قرار می گرفتند (در هر صورت به این به روز رسانی مربوط می شود).
خزنده های مختلفی فرستاده شدند، برخی به دنبال تغییرات بودند و برخی دیگر صفحات تغییر یافته را دوباره فهرست کردند - همه بر اساس طبقه بندی محتوای مورد نظر.
اگر سایتی در رده تازه بود، توسط رباتهای مختلف خزیده میشد که به سرعت محتوا را به فهرست اضافه میکردند، اما برای اکثر سایتها، محتوای آنها هر دو هفته یکبار مجدداً ایندکس میشد.
البته، این سناریویی را ایجاد می کند که در آن محتوای مهم و تازه به دلیل طبقه بندی سایت ممکن است از فهرست گم شود.
با کافئین، گوگل توانایی خزیدن، جمعآوری دادهها و افزودن آنها به فهرست خود را در عرض چند ثانیه به دست آورد، به این معنی که اطلاعات بسیار تازهتری در طیف وسیعتری از سایتها در دسترس بود.
علاوه بر این، با درک رشد پیش رو و اینکه چگونه تغییر دستگاه ها و انواع رسانه ها می تواند بر منابع مورد نیاز تأثیر بگذارد ساخته شده است. (این را به خاطر بسپارید که این قطعه را در اینجا در مجله موتور جستجو توسط Beau Pedraza در به روز رسانی مرغ مگس خوار، که در سال 2013 دنبال شد، بخوانید.)
کافئین بهروزرسانی الگوریتم نبود. در واقع، این به هیچ وجه تلاشی از سوی گوگل برای تأثیرگذاری بر رتبه بندی نبود.
نه، کافئین بازسازی کامل سیستم نمایه سازی آنها بود.
برای درک دلیل این امر کافی است به وب در حال تغییر نگاه کنید.
اینترنت در سال 1998، زمانی که سیستم نمایه سازی اولیه گوگل طراحی شد، نسبت به سال 2009 کمی متفاوت بود.
هنگامی که این شاخص در ابتدا ساخته شد، 2.4 میلیون وب سایت و 188 میلیون نفر در سراسر جهان در اینترنت بودند.
تا سال 2009، 100 برابر بیشتر وبسایتها با 238 میلیون نفر وجود داشت و تقریباً 1.8 میلیارد نفر تلاش میکردند که به آنها دسترسی پیدا کنند، بدون اینکه هیچ پایانی برای رشد هیچ کدام از آنها دیده نشود.
تغییرات قابل توجهی را در انواع رسانههایی که نیاز به نمایهسازی دارند به این اضافه کنید - با افزایش سرسامآور استفاده از ویدئو، تصاویر، نقشهها و سایر دادههای اضافه شده به ترکیب.
شاخص قدیمی فقط آن را کاهش نمی دهد.می توانید مانند کمدهای آشپزخانه خود به آن فکر کنید.
به طور روزانه می توانید چیزهایی را بیرون بیاورید و چیزهایی را در آن قرار دهید و همه چیز به خوبی کار می کند.
اما چه اتفاقی میافتد وقتی شریک زندگیتان با شما نقل مکان میکند و شما یک زوج بچه دارید (یا 100 فرزند که در این استعاره برای گوگل وجود دارد) و بیایید به آن هجوم به خانه انواع جدید غذاها را نیز اضافه کنیم.
شاید زمان آن فرا رسیده باشد که نه تنها محصولات را مرتب کنید، بلکه قفسه ها را کاملاً بازسازی کنید.این کاری است که گوگل با کافئین انجام داد.
برخلاف یک بهروزرسانی معمولی Google، تأثیر منفی بر روی سایتهای خاص وجود نداشت. با این حال، برخی از سایتها شاهد کاهش رتبهبندی و/یا ترافیک ارگانیک بودهاند (آیا این فقط من هستم یا این چیزی است که خود گوگل میگوید؟).
منظور من از این این است که در زمان راه اندازی، گوگل ظرفیت خزیدن سریعتر و تولید نتایج تازه تری را از یک شاخص بزرگتر به دست آورد. سایت هایی که داستان های جدید را به سرعت پوشش می دادند، جایزه گرفتند.
جایی که سایتها فقط در صورتی از این مزیت برخوردار بودند که در سیستم نمایه سازی قدیمی در رده تازه قرار می گرفتند، اکنون هر کسی می تواند از این سرعت استفاده کند.
این می تواند به عنوان یک ضربه در برابر کسانی که قبلاً در شاخص تازه بودند دیده شود. من شخصاً آن را به عنوان تسطیح زمین بازی دیدم.
یکی از ویژگیهای مشترک این بهروزرسانی تقریباً با تمام بهروزرسانیهای دیگر در تاریخ Google این است که شایعات به سرعت در مورد نحوه بهینهسازی آن منتشر میشوند.
از آنجایی که این بهروزرسانی حول توانایی گوگل برای فهرستبندی سریع محتوا و تغییرات محتوا بود، انواع پستها و مقالههای وبلاگی وجود داشت که ادعا میکردند بهروزرسانی مکرر محتوا مزیت SEO را به همراه دارد و ایجاد محتوای جدید نیز یک سیگنال است.
این به روز رسانی هیچ ارتباطی با تنظیم سیگنال های رتبه بندی نداشت. اگر محتوای تازهتر رتبهبندی بهتری داشت، این به دلیل الگوریتمهای دیگر بود، نه کافئین.
ممکن است این بهروزرسانی توسط کافئین ممکن شده باشد، اما خود بهروزرسانی به این شکل بر نتایج تأثیری نداشته است.
در حالی که بهروزرسانی کافئین تأثیر مستقیم کمی بر رتبهبندیها داشت، اما خارج از آن امکان نمایهسازی سریعتر محتوای جدید را فراهم میکرد، اما زمینه را برای تغییرات گستردهای فراهم کرد.
شاخص قبل از کافئین نمیتوانست با حدود 1.3 میلیارد وبسایت امروزی در اینترنت همگام شود، و همچنین نمیتوانست با انواع دستگاهها، فرمتهای داده و انواع ورودی پرس و جو که اکنون مسلم میگیریم، مقابله کند.
اگر از جستجوی صوتی، RankBrain و انواع مختلف جستجو از ویدیو گرفته تا اخبار قوی و متنوع لذت می برید، باید از کافئین تشکر کنید.
این را به خاطر داشته باشید که به خواندن مقالات مختلفی که در روزهای آینده در مورد الگوریتم های بعدی در SEJ منتشر خواهیم کرد ادامه می دهید. بیشتر (اگر نه همه) بدون تغییر عمده ای که اکثر ما متوجه آن نمی شدیم، اگر اطلاعیه ها نبود، ممکن نبود.