به روز رسانی وینس یک تغییر سریع و قابل توجه در سطح گسترده و کلمات کلیدی رقابتی بود که به نفع رتبه بندی صفحه اول برای دامنه های بزرگ تجاری بود.
این داستان دراماتیک معمولاً با گپ زدن بین متخصصان سئو در مورد نوسانات رتبهبندی، اعلام پیامی از طرف Google، یک غوغای جمعی از جامعه جستجو آغاز میشود، و پس از آن غواصی عمیق دادهها و گفتگوی مشترک در مورد اینکه چرا گوگل دوباره جستجو را متزلزل کرده است، آغاز میشود.
با این وجود، به ما اجازه می دهد تا سال ها بعد فکر کنیم و بررسی کنیم که چرا به روز رسانی الگوریتمی رخ داده است.
واضح است، این بهروزرسانی هیچ ربطی به زمانی ندارد که وینس وان و اوون ویلسون تلاش کردند در فیلم «کلاسیک»، «کارآموزی» در سال 2013، کارآموز گوگل شوند.
به روز رسانی وینسدر 18 ژانویه 2009 ظاهر شد. نام آن از نام یک مهندس گوگل به این نام گرفته شد تا تلاش هایش در این تغییر الگوریتمی تحسین شود - یا مت کاتز، که در آن زمان رئیس تیم وب اسپم گوگل بود، به عنوان "تغییر ساده."
برخی ممکن است در مورد نوع تغییر الگوریتمی رسمی بحث کنند، اما یک "تغییر ساده" که موجی به این بزرگی را در جامعه سئو ایجاد می کند باید یک به روز رسانی واقعی گوگل در نظر گرفته شود.
به زبان ساده، بهروزرسانی وینسیک تغییر سریع و قابلتوجه در سطح گسترده و واژههای کلیدی رقابتی بود که به نفع رتبهبندی صفحه اول دامنههای برندهای بزرگ در مقایسه با سایتهای رتبهبندی قبلی بود.
اینها معمولاً سایتهای کمتر معتبر، سایتهای وابسته و آنهایی بودند که صرفاً از طریق تلاشهای سئو، درون صفحه و خارج از صفحه که حتی حداقل آنها را معتبر میدانستند، این دیدهبانی مطلوب را به دست آورده بودند.
تا به امروز، این سوال یا سوالاتی مطرح می شود: آیا گوگل به برندهای بزرگ بدهکار بوده است؟ آیا این اعتبار بیشتر به «اعتماد» و «کیفیت» داده میشد یا صرفاً به تسلط بازاریابان وابسته در صفحه اول که راه خود را به سمت نیروانای دیدهپذیری بازی کرده بودند؟
اغلب، قبل از اینکه یک تغییر الگوریتمی در مقیاس بزرگ به طور کامل منتشر شود، ما میبینیم که نشانهها یا نکات ظریفی از دهان گوگل خارج میشود.
در مورد وینس، از نظر فنی به ما اخطار داده نشد. اما شاید باید کمی بیشتر به صحبت های اریک اشمیت که در آن زمان مدیرعامل گوگل بود توجه می کردیم.
همانطور که توسط ویرایشگر اجرایی Ad Age، Nat Ives، در اکتبر 2008 در مورد نظرات اشمیت در یک کنفرانس صنعتی به میزبانی گوگل گزارش شد، دیدن اشمیت و احتمالاً اهداف گوگل برای آینده دشوار نیست.
صادقانه بگویم که این یکی از معدود دفعاتی است که گوگل به این نتیجه نرسید و در واقع به دنیا گفت که واقعاً چه احساسی دارند - و به طور بالقوه قرار است چه کاری انجام دهند.
برندهای بزرگ ناگهان به سرعت برای جستجوی کلمات کلیدی در سطح وسیع و با حجم بالا ظاهر شدند.
به خاطر داشته باشید که SERP ها همیشه در جریان بوده اند (به عنوان مثال، معرفی نتایج جهانی در سال 2007 و غیره). اما به راحتی میتوان فهمید که مبادلات بزرگی در نتایج جستجو وجود داشته است.
صحبت در مورد تغییرات مشاهده شده در 20 فوریه در تاپیک های WebmasterWorld ظاهر شد، که توسط کاربری به نام Voasi در صف قرار گرفت که به تغییر برای جستجوهایی از جمله [صوت ماشین]، [لپ تاپ] و [ترک سیگار] اشاره کرد.
Voasi اشاره کرد که برندهای بزرگ و .gov با نرخی بسیار بالاتر از آنچه قبلا دیده شده بود حضور داشتند. (نکته جانبی جالب: مشارکت کنندگان WebmasterWorld نیز نظر خود را در مورد نظرات اولیه اشمیت در اواخر سال 2008 بیان کردند.)
وقتی بری شوارتز از میزگرد موتورهای جستجو متوجه موضوع شد و آن را به منصه ظهور رساند، این موج به یک موج تبدیل شد.
موج رو به رشد زمانی که Aaron Wall of SEObook یک پست تحلیلی عالی منتشر کرد موج زد. او که در آن زمان مورد ستایش بسیاری قرار گرفت، بهروزرسانی وینسرا شکست و بینشی در مورد عمودهای خاص که تغییرات را مشاهده میکردند، ارائه کرد.
SERP ها بدون شک برای شرایط سطح وسیع به شدت تغییر کرده بودند.
همانطور که در پست وال مشخص شد، مارکها مسئولیت جستجوهای جستجویی را بر عهده گرفتند که مدتها تحت تسلط بازاریابان وابسته مانند [مدرک تحصیلی آنلاین]، [بیمه سلامت]، و [بیمه خودرو]، اما همچنین در جستجوهای خردهفروشی، مانند [چکمه]، [ساعت] و [رژیم های غذایی].
مدیران وبسایتها یافتههای مشابهی را منتشر کردند و جامعه سئو را به غوغا انداخت. آنها پرچمهای «غیر منصفانه» خود را با ترس از اینکه چگونه نخواهند توانست با کسانی که جیبهای عمیقی برای استفاده از منابع سئو برای مشخص کردن جایگاه خود در صفحه اول دارند، رقابت کنند.
آیا گوگل به برندهای بزرگ بدهکار بوده و به آنها پرداخت کرده است؟ نه، نه واقعا.
با نگاهی به پیشرفت الگوریتم گوگل در طول زمان، بهروزرسانی وینس مانند دندانهای در چرخه ساختار اصلی آن به نظر میرسید تا کیفیت، اعتماد و ارتباط را ارزشگذاری کند.
اوایل دهه 2000 دوران اوج برای بازاریابان وابسته، هرزنامهنویسان/کلاهپوشان و موتورهای جستجوی بازی برای مکانهای مورد علاقه بود. این بهروزرسانی به Google کمک کرد تا با چیزی که هرزنامهنویس یا وابسته نمیتواند باشد، یعنی یک برند، مبارزه کند.
برند چیزی فراتر از یک وب سایت است. یک نام تجاری به طور طبیعی به یک پروفایل پیوند ورودی تمیز دست می یابد زیرا به ارتباط سایت پیوند و ارتباط متن لنگر مربوط می شود.
برندها به طور گسترده در اخبار و رسانه ها با نام آنها در رسانه های معتبر شناخته می شوند. برندها انبوهی از جستجوهای برند را دریافت می کنند و به دنبال آن نرخ کلیک بالا و نرخ پرش پایین قرار می گیرند.
اوج یک نام تجاری آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی، اخبار و همه چیز در وب چیزی است که به ارائه سیگنال های اعتماد مورد نیاز برای رتبه بندی صفحه اول مرتبط کمک می کند.
در حالی که بسیاری به سرعت نظر خود را یا با ایده های توطئه آمیز عمیق بیان کردند تا به سادگی احساس کنند که اکنون فاکتورهای رتبه بندی الگوریتمی وجود دارد، مانند اینکه آیا دامنه ای به نمادی که به صورت عمومی معامله می شود گره خورده است یا اینکه اکنون وزن بیشتری به سن دامنه داده می شود.
با توجه به زمان، یک سئوی خسته کننده برخی از بزرگترین دلایل تغییرات الگوریتمی داده شده یا احساس فشار به گوشه را پیدا می کند.
در نهایت، من شخصاً احساس نمیکنم که این یک دست دادن مخفیانه با برندهای بزرگ بود. هک، در نظر بگیرید که عقب نگه داشتن آنها فقط به این معنی است که آنها برای تغذیه AdWords بیشتر به آن جیب های عمیق می روند.
به نظر میرسد که بهروزرسانی وینسدر کنار سایر بهروزرسانیهای تکامل Google تا ارتباط عالی باشد.
در نظر بگیرید که بهروزرسانیهای اوایل قرن مانند فلوریدا (2003) به بهبود ارسالکنندگان هرزنامه روی صفحه و جگر (2005) کمک میکند، جایی که پیشآگهیهای کمی برای وینس به عنوان سیگنالهای کیفیت ایجاد میشدند.
پس از وینس، میتوانیم ببینیم که پایهای را برای بهروزرسانیهای با کیفیت و مرتبط با سیگنالهایی مانند پاندا (2011) و پنگوئن (2012) ایجاد کرد که در آن گوگل که تقریباً وابستگان خود را شکست داده بود، اکنون میتواند سایتهای غیربرند و منابع را از طریق فیلتر کردن تبلیغات بالا کاهش دهد. نسبت به متن صفحات فرود و سایت هایی با محتوای نازک.
شما حتی می توانید پیشرفت را تا مرغ مگس خوار (2013) مشاهده کنید زیرا به ارتباط معنایی مربوط می شود، زیرا جستجوی کلمه کلیدی در سطح گسترده احتمالاً توسط یک نام تجاری ارائه می شود. اصطلاحات طولانیتر احتمالاً برای سایتهای منبع، سایتهای مقایسه و بررسی منظور میشوند.
در ابتدا برای بسیاری از ما آسان بود که وینس را نفرین کنیم زیرا فکر می کردیم گوگل پای آنها را روی گلوی جمعی وب مسترهای کوچک گذاشته است. در همین حال، ما متخصصان سئو برندهای بزرگ را تصور میکردیم که بر روی صندلیهای راحتی خود به عقب تکیه میدهند. اما شاید سزاوار آن بود.
این «برندها» در طول زمان ساخته شدند و مرتبط بودند. نمایههای پیوند آنها معمولاً تمیز بود (*سرفه* JCPenney) و ذکرهای طبیعی در سراسر وب از جمله رسانههای اجتماعی داشتند که گوگل در سال 2010 اعلام کرد اهمیت دارد.
وینس ما را مجبور کرد که خارج از وبسایتی فکر کنیم که سعی میکنیم آن را به یک ماشین رتبهبندی تبدیل کنیم، بیشتر به «همه چیزهای وب» که در آن تجربیات آنلاین را از طریق رسانههای اجتماعی، اخبار و محتوای عالی ایجاد میکنیم که مورد استقبال کاربران قرار میگیرد.